مصطفی صدرزاده عالم دینی نبود، قاری برجسته نبود، مداح تراز اول نبود، عارف متضلع نبود، خطیب نبود، هنرمند حرفهای نبود، استاد دانشگاه نبود، عمر طولانی نداشت، اما چرا و چگونه همین مصطفی در عمری ۲۹ ساله به مقام و مقامی رسید که مورد غبطه اهل نظر و برجستگان واقع شد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش راههای مختلفی وجود دارد.
راه اول مطالعه زندگی پرشور و سراسر فعالیت مصطفی و شناختن ابعاد مختلف زندگی او و پیداکردن عوامل مؤثر در رشد و تکامل آن شهید است.
راه دوم توجه به الگوها و سرمشقهایی است که او بر شناخت و پیروی از آنها همت گماشت.
بررسی و مطالعه دقیق هر دو مسیر نشان میدهد توفیق مصطفی و هزاران شهید و جوان مؤمن انقلابی مثل او در معجزه انطباق این دو مسیر است، هرجا امکان هدایت و روشنبودن مسیر فراهم باشد و در همان موضع و موقعیت، شرایط پیروی و بهرهگیری از راهنماهای الهی برای هر انسانی مهیا گردد، کیمیای تکامل روی مینماید. توفیق آن است که جوانی بختیار خاطر خود را مجموع دارد و کمر همت به پیروی اولیای الهی که هم راهنمایند و هم راهگشا و در یک کلام نازنینان علم وجود ببندد:
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد (حافظ)
مروری کوتاه بر ۲۹ سال حیات طیبه با نگاه به کتاب سرباز روز نهم
۱- چشم به دنیا گشودن در ماه محرم در خانوادهای متدین و مهربان
هیجان و شور و شیطنتهایی بیشتر از سطح دیگر کودکان همسال خود و تشخیص طبیب حاذق که روح بزرگ این کودک در جسم کوچکش نمیگنجد. (۱) *
۲- انس مستمر با مسجد به عنوان پایگاه معرفت و هدایت و خدمت که ابعاد متعددی از زندگی و فعالیت مصطفی را به خود اختصاص داده از جمله:
الفـ جذب نوجوانان بیتوجه به دین و انقلاب به حضور در مسجد از طریق فراهمکردن محیطی برای سرگرمی و آموزش و اوقات فراغت (۲۹، ۳۲، ۱۲۳، ۱۹۷، ۱۳۱)
بـ تلاش برای تأسیس و ساخت حسینیه و مسجد (۱۳۹، ۳۲۰)
۳- مطالعه مستمر زندگی شهدا، احترام فوقالعاده به خانواده شهدا و خدمت به آنان (۳۸، ۳۹، ۳۵۱)
۴- توجه فوقالعاده به ترویج کتابخوانی در میان نوجوانان (۱۳۱)
۵- احترام زائدالوصف به پدر و مادر (۳۱۶، ۳۱۷)
۶- اولویتدادن به هدایت و تربیت به جای تنبیه و مجازات و جذب جوانان سهلانگار و خطاکار با اکسیر محبت (۷۶، ۱۲۱، ۱۳۵، ۱۹۸)
۷- احساس مسئولیت و مشارکت در کمکرسانی به مردم محروم یا آسیبدیده در حوادث و سوانح (۶۳، ۱۲۰)
۸- توجه و مراقبت در رعایت احکام شرعی و حقوق مردم و ترجیحدادن دیگران بر خود (۶۳، ۱۵۲، ۲۱۷)
۹. بصیرت سیاسی و مکتبمحوری و اصالت رضایت الهی در امور از جمله:
الف) تحصیل در رشته ادیان و عرفان برای توانایی در پاسخگویی به شبهات مکاتب دیگر که قصد جذب جوانان را دارند. (۱۴۶)
ب) هدف قرار دادن رضای خدا در دفاع از حرم نه صرفاً شهادتطلبی (۴۵۵، ۴۵۷)
ج) انتخاب همسر بهعنوان همسنگر در عرصه مجاهدت فرهنگی (۹۸)
د) حضور فعال در مقابله با فتنه ۱۳۸۸ بدون توجه به خطرات و نیز تحمل مجروحیت و آسیبهای فراوان در این راه (۱۶۵، ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۶۰، ۱۷۸)
هـ) هدف از همه فعالیتها، تربیت نیرو برای یاری امام زمان (عج) (۱۹۶)
دوره حدود دوساله از رمضان ۱۳۹۲ در دفاع از حرم، تا شهادت
این دوره در واقع زمان بهثمر نشستن همه فعالیتها و خدمات ۲۷ ساله قبل است، نتیجه همه دعاهای پدر و مادر، تلاش برای تأسیس حسینیه و مسجد و پایگاه، عبادتها، مطالعهها، تلاشها، مقابله با فتنههای داخلی، کمک به مردم، دستگیری از جوانان، هدایت نوجوانان، تمامی آن کوششها اینک مجالی دوساله مییابد تا برترین ثمرات خود را در صحنه دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام به رخ زمینیان و آسمانیان به ظهور و بروز برساند؛ تا معلوم شود که چرا انسان مسجود ملائک است تا نشان دهد حتی در دنیای پر شر و شور قرن بیستویکم نیز معنویت همچنان سرنوشتساز است و در ورای ظواهر این روزگار، خلقت الهی همچنان در کار خلق جلوههای عظیم و شکوهمند از تعالی انسان است. چند محور اصلی این دوران عبارتند از:
۱- اعتقاد به نقشآفرینی و تأثیر شهدا در گرهگشایی از موضوع اعزام به عرصه دفاع از حرم (۲۴۰)
۲- مرگآگاهی، تأمل و تفکر مستمر در موضوع شهادت، و روزهگرفتن در روزهای غفلت از شهادت (۳۰۶، ۳۱۶)
۳- همت در صحنه دفاع از حرم با هر وسیله و راه، و اقدامات مختلف و گاه بسیار دشوار برای جلوگیری از غیبت در این صحنه شکوهمند مبارزه حق و باطل از جمله:
الف) پنهانشدن در پایان دوره حضور اول در دفاع از حرم برای عدم بازگشت به وطن (۲۵۷، ۲۷۶)
ب) تغییر نام و ظاهر برای حضور در دفاع از حرم در گردان فاطمیون و انتخاب نام سیدابراهیم شهید جاویدالاثر به عنوان نام جهادی (۳۲۴)
ج) جلوههای متعدد ظهور برکات و نعمات و توفیقات و بشارتهای ناشی از جهاد مخلصانه و خدمت به مردم از جمله:
الف) بازشدن گرهها و مشکلات (۲۸۸، ۳۴۸)
ب) عدمدریافت دستمزد برای دفاع از حرم (۳۵۶)
ج) بشارت سلامت فرزند دومش در رؤیای صادقه (۳۶۳، ۳۶۴)
د) بشارت به شهادت از سوی شهید ابراهیم هادی در رؤیای صادقه (۲۹۸)
هـ) خلق جلوههای بدیع از رقص عاشقان در میدان دفاع (۳۴۲)
رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند.
چون رهند از دست خود دستی زنند /، چون جهند از نقص خود رقصی کنند (مولوی)
و) انتخاب دشوارترین کارها (افضلالاعمال احمزها) (۳۶۵، ۳۴۴، ۳۷۷، ۳۸۱، ۳۹۹)
ز) پیشقدم در میدان، آخرین نفر در بهرهبری از امکانات (۳۹۸، ۴۱۰)
ح) رعایت نظم، تعقل و تدبیر در سختترین شرایط (۳۶۸، ۳۷۷، ۳۹۷)
ط) ترجیح خدمت به فرزندان شهدای مدافع حرم به هر کار دیگری حتی زیارت (۴۴۳)
ی) آمادگی برای فداکردن همه زندگی خود بهمنظور تدفین یک شهید گمنام در کهنز (۴۱۶)
ک) همه موفقیتها را از جانب حضرت حق دانستن (ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی) (۴۷۰)
۴- و سرانجام حاصل و نتیجه این حیات طیبه، نیل به مقام شهادت است، آن هم در روز تاسوعا، همان روز متعلق به حضرت ابوالفضلالعباس (س) که وقتی مصطفی در کودکی بر اثر تصادف در آستانه مرگ قرار گرفت به برکت اقدام مادرش که او را نذر حضرت ابوالفضل کرد از آن حادثه نجات یافت و ۲۹ سال بعد روز وفای نذر فرا رسید (۴۷۱، ۴۸۱)
۵- وصیتنامه مصطفی خود جلوهای از معرفت، بصیرت، و اخلاص آن شهید است، اما در این مختصر فقط به دو نکته از آن اشاره میشود:
الف) در بخشی از وصیتنامه خطاب به حضرت زینب سلاماللهعلیها مینویسد:
«بیبی زینب سلاماللهعلیها، آن زمانی که شما در شام غریب بودید، گذشت، دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسینعلیهالسلام بیاحترامی کند... . بیبی عزیزم، مرا قاسم خطاب کن و روی خون ناقابل من هم حساب کن»
ب)، اما محور اصلی وصیتنامه و دهها سخنرانی و گفتوگوی او در جلسات مختلف تنها یک موضوع است، یعنی شناخت و بصیرت نسبت به سیاستها، مواضع و راهبردهای ولیفقیه و عمل به آنها.
آنچه در مرور زندگی پر حادثه مصطفی صدرزاده به وضوح دیدهمیشود، ایمان و عمل او به همین موضوع است.
مصطفی نام اصلی او بود، سید ابراهیم نام جهادیاش و در وصیتنامهاش از حضرت زینب (س) خواست او را قاسم خطاب کند. شاید همین سه نام مسیر روشن و آسمانی او را نشان دهد؛ مصطفی برگزیده شدهای برای آزمونهای ابراهیمگونه و سرانجامی درخشان، چون حضرت قاسم (س).
راه و رسم مصطفی شدن
سخت نیست، ساده است
راه از خودت گذشتن است
راه وقف اولیا شدن
راه حقپذیری و دفاع از حرم
راه دیدن تمام عالم و ندیدن خود است
مصطفی نمونه است
حجت است
یک مثال، یک چراغ
بر تمام رهروان راه حق
بر تمام رهروان جنگ عدل و ظلم
تا همیشه تا تمام لحظههای عمر
تا بهشت خاص و جاودانه خدا
تا زمان وصل حق
* شمارههای درج شده مربوط به شماره مطالب در کتاب سرباز روز نهم است.